جنگ عقیدتی در آمریکا بر سر راه حل شکست خورده

نشریه «فارین افیرز» نوشت: تحریم ها به عنوان اقداماتی که توسط یک کشور برای ایجاد اختلال در مبادلات اقتصادی کشور دیگر انجام می شود، به یک راه حل برای تقریبا همه مشکلات سیاست خارجی یک ابرقدرت روبه افول تبدیل شده است؛ پژوهش ها اما نشان می دهند تحریم تنها در حدود یک سوم موارد موثر بودند.

به گزارش تحریریه، نشریه معتبر «فارین افیرز» آمریکا تحلیلی را در مورد تحریم های ایالات متحده منتشر کرد و از این رویکرد به عنوان بهره بردای و حتی سوء استفاده کاخ سفید از فشار و تهدید اقتصادی نام برد. 

این نشریه آورده است: از نظر تئوری، ابرقدرتها باید دارای طیف وسیعی از ابزارهای سیاست خارجی باشند: قدرت نظامی، فرهنگ فرهنگی، اقناع دیپلماتیک، توان تکنولوژیکی، کمک اقتصادی و غیره. اما برای هرکسی که در دهه گذشته به سیاست خارجی ایالات متحده توجه داشته باشد، بدیهی است که ایالات متحده بیش از همه به یک ابزار متکی است: تحریم های اقتصادی.

تحریم ها به عنوان اقداماتی که توسط یک کشور برای ایجاد اختلال در مبادلات اقتصادی کشور دیگر انجام می شود، به یک راه حل برای تقریبا همه مشکلات سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده است. در دوره اول ریاست جمهوری «باراک اوباما»، ایالات متحده به طور متوسط ​​سالانه ۵۰۰ نهاد را به دلایلی همچون نقض حقوق بشر، اشاعه سلاح های هسته ای و نقض حاکمیت ارضی تحریم کرد.

این رقم در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» تقریبا دو برابر شد. «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا در چند ماه اول ریاست جمهوری خود تحریم های جدیدی را علیه میانمار (به دلیل کودتای آن)، نیکاراگوئه (برای سرکوب آن) و روسیه (به دلیل هک شدن آن) وضع کرد.

بایدن هیچ یک از برنامه های تحریمی دولت ترامپ را به طور اساسی فراتر از برداشتن تحربم های علیه دیوان کیفری بین المللی تغییر نداده است. دولت بایدن برای مجازات عربستان سعودی به دلیل قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار مخالف دولت، برخی از فعالیت های سعودی را تحریم کرد و با این حال فعالان حقوق بشر خواهان اقدامات بیشتری بودند. فعالان همچنین خواستار تحریم چین به دلیل آزار و اذیت اویغورها، مجارستان به دلیل عقب نشینی دموکراتیک آن و اسرائیل برای رفتار با فلسطینیان شده اند.

این اتکا به تحریم های اقتصادی طبیعی است اگر به ویژه در ترغیب سایر کشورها به آنچه واشنگتن می خواهد موثر باشد اما اینطور نیست. طی مطالعات انجام شده درباره اثر بخشی تحریم ها که در سال ۲۰۱۴ با تکیه بر مجموعه داده های دانشگاه کارولینای شمالی صورت گرفت، نشان داد که در بهترین حالت، تحریم ها بین یک سوم تا نیمی از اوقات منجر به امتیاز می شوند. مطالعه دفتر پاسخگویی دولت در سال ۲۰۱۹ نیز به این نتیجه رسید که حتی دولت فدرال نیز لزوما از اعمال تحریم ها مطلع نبوده است.

حقیقت این است که علاقه واشنگتن به تحریم ها ارتباط چندانی با اثربخشی آنها ندارد و همه چیز به چیز دیگری مربوط می شود: افول آمریکا

ایالات متحده دیگر یک ابرقدرت بی چون و چرا نیست و از لحاظ نسبی، قدرت نظامی و نفوذ دیپلماتیک آن کاهش یافته است. دو دهه جنگ، رکود، قطب بندی و در حال حاضر همه گیری کرونا، قدرت آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. روسای جمهور مایوس شده ایالات متحده با تیرهای کمتری در چنته خود باقی مانده اند و آنها به سرعت به ابزار آسان و در دسترس تحریم ها چنگ می زنند.

این ابزار سال به سال کسل کننده تر می شود. تحریم های آینده احتمالا حتی کمتر موثر خواهد بود زیرا چین و روسیه با خوشحالی برای نجات بازیگران مورد نظر وارد عمل می شوند و متحدان و شرکای آمریکا از اعمال مکرر فشار اقتصادی خسته می شوند. روی هم رفته، این تحولات باعث می شود که دلار آمریکا از اهمیت کمتری در تامین مالی جهانی برخوردار باشد و از اثر تحریم هایی که بر این تسلط متکی هستند، کاسته شود.

اجبار اقتصادی علیه ایران

آمریکا به بهانه فعالیت های هسته ای ایران، نقض حقوق بشر و مواردی از این دست سال ها است که ایران را نیز تحت فشار تحریم ها قرار داده است. دولت اوباما تحریم ها علیه ایران را تشدید کرد که این کشور را واداشت تا در ازای لغو برخی از تحریم ها، مذاکره ای را برای محدود کردن برنامه هسته ای خود انجام دهد.

با این حال، در ازای هر موفقیت آمریکا متحمل شکست های بیشتری می شد. دولت ترامپ فشارهای اقتصادی آمریکا علیه ایران، کره شمالی و ونزوئلا را به عنوان بخشی از «کارزار فشار حداکثری» خود برای جلوگیری از فرارهای جزئی حتی از محدودیت های اقتصادی افزایش داد. این تلاش ها همچنین بر آنچه تحریم های ثانویه نامیده می شود، متکی بود.

به طوری که کشورهای ثالث و شرکت ها در صورت عدم همکاری در تحریم هدف اولیه، تحت فشار اقتصادی قرار خواهند گرفت. در هر صورت، کشورهای هدف متحمل هزینه های اقتصادی شدیدی شدند اما هیچ امتیازی نداند. حتی ونزوئلا به عنوان یک دولت ورشکسته سوسیالیستی که در حیاط خلوت ایالات متحده دچار تورم شدید است، تسلیم نشد.

شکست تحریم ها

مشکلات متعددی در نحوه اعمال تحریم های اقتصادی ایالات متحده وجود دارد. بزرگترین و عادی ترین موضوع این است که با اعمال حداکثر فشار، حداکثر خواسته ها به وجود آمده است. ایالات متحده از کره شمالی و ایران خلع سلاح هسته ای و از ونزوئلا پذیرفتن پایان حکومت بولیواری را می خواهد. این خواسته ها برای حاکمان این کشورها معادل تغییر رژیم است. نباید تعجب کرد که آنها به جای انجام چنین امتیازات عظیمی، متحمل رنج اقتصادی شده اند.

تحریم ها علیه ایران یک مشکل دیگر را برجسته می کند: ماهیت فزاینده فشار اقتصادی یکجانبه ایالات متحده. تا همین اواخر، ایالات متحده معمولاً با همکاری صریح یا ضمنی متحدان خود می توانست تحریم های مالی وضع کند. هنگامی که دولت ترامپ تصمیم گرفت تحریم های مالی علیه ایران را دوباره اعمال کند، با وجود اعتراض متحدان اروپایی این کار را کرد.

دولت آمریکا با تهدید به تحریم های ثانویه علیه سایر کشورها، توانست فشار اقتصادی بر ایران را افزایش دهد. کشورها رعایت کردند و هزینه ها برای ایران افزایش یافت اما موفقیت به قیمت تیره شدن روابط طولانی مدت با متحدان به دست آمد.

یک مشکل دیگر اینکه روسای جمهور همیشه مشتاق اعمال تحریم ها هستند اما از لغو آنها خودداری می کنند، زیرا این امر رهبران را متهم به ضعف در سیاست خارجی می کند. این امر باعث می شود که آمریکا نتواند به طور موثری تحریم ها را متوقف کند. به عنوان مثال وقتی بایدن لغو چند تحریم علیه ایران را در نظر گرفت، قانونگذاران جمهوری خواه از او به عنوان یک فرد ساده لوح انتقاد کردند. حتی در صورتی که بتوان بر مشکلات سیاسی غلبه کرد، محدودیت قانونی تحریم ها مشکل است. برخی از کشورها آنقدر در معرض تحریم های تداخل آمیز قرار دارند که مطمئن نیستند که آیا می توانند برای رهایی از آنها کاری انجام دهند.

تحریم های آمریکا دستاوردهای قابل توجهی را به همراه داشته است. اما آنها همچنین متحدان آمریکا را از بین برده، مردم را فقیر کرده اند و تنوع را به ارزهایی جز دلار سوق داده اند، در حالی که در ایجاد امتیازات ملموس ناکام بوده اند. به نظر می رسد سیاست گذاران قدرت تحریم ها را با اثربخشی اشتباه گرفته اند. 

سیاست گذاران اکنون از درد ناشی از تحریم ها به عنوان معیار موفقیت استفاده می کنند. به عنوان مثال، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه ایالات متحده در نوامبر ۲۰۲۰، کمپین فشار حداکثری علیه ایران را «فوق العاده موثر» خواند. وی به عنوان شواهد خاطرنشان کرد که «اقتصاد ایران با بحران ارزی، افزایش بدهی عمومی و افزایش تورم روبه رو است». پمپئو ناگفته نگذاشت که علیرغم همه رنج های اقتصادی، ایران در واقع غنی سازی اورانیوم خود را با سرعت ادامه می دهد.

پایان/

۳ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۰۰
کد خبر: 12740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 10 =